91/2/17
12:20 ع
عکاسی،وضوح در عکس
وضوح یا فوکوس از عناصر مهم زبان تصویرى و نقطه ی تاکید عکس است. عکاس با واضح نشان دادن بخشى از عکس به بیننده مى گوید «به اینجا نگاه کن!».
گاهى همه ی سطح یک عکس واضح است و عناصرش کم و بیش از اهمیت یکسانى برخوردار هستند. بعضى اوقات این اهمیت در بخشى از موضوع متمرکز مى شود. این عکاس است که با استفاده از وضوح تعیین مى کند چه چیزى در عکس مهم تر است. در عکس زیر این واضح بودن دهان و چشم راست قورباغه است که نظر ما را به خود مى کشد.
براى گرفتن این عکس عکاس نقطه فوکوس دوربین را روى دهان و چشم قورباغه قرار داده. در نتیجه، آنچه نزدیک به منطقه ی وضوح عکس بوده از وضوح نسبى برخوردار شده و آنچه در جلو یا پشت آن قرار داشته از وضوح خارج شده است.
تغییر نقطه ی وضوح معناى عکس را هم تغییر می دهد. در عکس زیر که از یک موضوع و یک زاویه گرفته شده مى بینیم که در عکس اول مرد، به دلیل واضح بودن، موضوع اصلى عکس نیز هست در حالیکه در عکس دوم این درخت ها و علائم روى آنها هستند که توجه ر اجلب مى کنند.
نکته ی قابل توجه دیگر تغییر عمق عکس در دو نمونهی بالاست. در عکس دوم عمق بیشترى وجود دارد زیرا عکاس نقطه ی وضوح عکس را بر بخش دورترى از موضوع قرار داده. این فوکوس بر دور دست موجب عمق و وضوح بیشترى در عکس مى شود. عکس اول عمقش کمتر است زیرا فوکوس دوربین بر بخش نزدیک تر و کوچک ترى از موضوع متمرکز شده است.
حالا که متوجه ی نقش و اهمیت نقطه ی وضوح در عکس شده ایم مى توانیم با تمرین ذهنمان را عادت دهیم که موقع عکس گرفتن تعیین کند کدام بخش از عکس وضوح لازم دارد و دوربین را به طرف آن هدایت کند. مثلاً در پرتره اى از یک آدم، بیشتر اوقات چشم ها عناصر مهم عکس هستند و خوب است بیشترین وضوح را داشته باشند.
اگر عکاس سیستم فوکوس دوربین دیجیتال را هدایت نکند بیشتر اوقات دوربین به طور اتوماتیک بیشترین وضوح را متوجه وسط کادر عکس مى کند. اما این نقطه لزوماً نقطه ی تاکید ما در عکس نخواهد بود.
فوکوس اتوماتیک و دوربین هاى دیجیتال
هر چند دوربین هاى دیجیتال داراى قابلیت فوکوس اتوماتیک هستند اما توانائى این تشخیص را ندارند که بدانند موضوع عکس چیست و عکاس کجا را واضح مى خواهد.
براى نتیجه ی دلخواه لازم است دوربین را هدایت کنیم. سه توصیه در این مورد کمک مى کند.
با توجه به سه توصیه ی بالا متوجه مى شویم که براى داشتن وضوح دلخواه در عکسى که مى گیریم لازم است دوربین را هدایت کنیم تا قابلیت هاى تکنیکى اش را در جهتى که مورد نظر ما هست به کار برد.
توجه کنید که هر چه نور بیشترى روى سوژه عکس ما باشد، عمق میدان وضوح در عکس بیشتر خواهد بود. عمق میدان به فاصله ای در عکس گفته مى شود که در آن چیزها از وضوح نسبى برخواردارند. نور کمتر موجب باز شدن دریچه ی عدسى و کم شدن عمق عکس مى شود.
در عکس بالا (روزنامه هاى تا شده) عمق میدان بسیار کم است و به دو سه خط از روزنامه که وضوح روى آن قرار گرفته محدود مى شود. این محدودیت به کمک بیان تصویرى عکس مذکور آمده و آن را عکس موفق ترى مى کند. تصور کنید اگر تمام روزنامه هاى حاضر در این عکس واضح بودند چه عکس شلوغ و بى تمرکزى مى شد.
از سوى دیگر، بعضى سوژه ها احتیاج به میدان وسیع ترى از وضوح دارند. براى ایجاد این کیفیت، داشتن نور زیاد به ما کمک مى کند. عامل موثر دیگر این است که عناصر عکس کمابیش در یک فاصله نسبت به دوربین قرار بگیرند تا همگى کمابیش واضح باشند.
براى گرفتن عکس واضح از سوژه اى که در حال حرکت است، مثل مسابقه هاى ورزشى، لازم است سرعت دوربین Shutter Speed را سریع تر کنیم. سرعت هاى بالاى 125 ثانیه سرعت هاى مناسبى براى عکس بردارى از موضوعات متحرک هستند.
گاهى هم واضح نبودن خود تکنیکى براى بیان موضوع عکس است. در این صورت با کم کردن سرعت دوربین موقع عکس گرفتن، که موجب بازتر شدن دریچه ی عدسى دوربین مى شود، همه یا بخشى از عکس را از وضوح خارج مى کنیم. سرعت هاى زیر یک شصتم ثانیه سرعت هاى مناسبى براى گرفتن عکس کم وضوح هستند.
براى تمرین کنترل وضوح مى توانید سوژه اى را در نظر بگیرید و آن را در پنج عکس در نقاط مختلف کادر قرار دهید و سعى کنید در همه ی عکس ها وضوح روى سوژه ی شما متمرکز باشد.
گرد آورنده و مترجم: مهران ارغوان
مطالب کامپیوتری دارم. از همه وبلاگ ها هم دیدبانی میکنم.در میهن بلاگ هم با همین اسم یک وبلاگ دارم